هنگامی که ایلان ماسک در سال ۲۰۲۲ توییتر را خرید و نام آن را به ایکس تغییر داد، خرید خود را با زبان فضیلت مدنی پوشاند: یک «میدان عمومی دیجیتال» که در آن آزادی بیان شکوفا خواهد شد. این چارچوب یک دروغ بود. در عمل، ماسک ایکس را به پلتفرمی تبدیل کرده که گفتمان سیاسی را از طریق الگوریتمهای غیرشفاف، تأثیر پولی، و تخریب عمدی مکانیزمهای شفافیت بهطور فعال تحریف میکند. بهدور از حفظ بیطرفی، ایکس به یک عامل برای ترویج سیاسی مخفیانه تبدیل شده است که به شدت به نفع روایتهای راست افراطی و همدلیهای اقتدارگرایانه متمایل است.
رگولاتورهای اتحادیه اروپا آنچه را که محققان، روزنامهنگاران و گروههای جامعه مدنی مدتها مشکوک بودند، تأیید کردهاند: ایکس تعهدات قانونی خود در مورد شفافیت تبلیغات، برچسبگذاری سیاسی، و دسترسی محققان را نقض میکند. اینها تخلفات فنی جزئی نیستند. اینها تصمیمات ساختاری هستند که تأثیر سیاسی اعلامنشده در مقیاس بزرگ را ممکن میسازند. پلتفرم ماسک نهتنها اجازه دستکاری میدهد، بلکه از آن سود میبرد، با استفاده از امتیازات حسابهای پولی و مشوقهای الگوریتمی برای تقویت برخی بازیگران سیاسی در حالی که مکانیزم پشت آنها را پنهان میکند.
این مقاله اتهامی روشن ارائه میدهد: ایکس بهعنوان یک سیستم تبلیغاتی سیاسی اعلامنشده عمل میکند، در نقض مستقیم قانون اتحادیه اروپا، و احتمالاً در تضاد با قوانین شفافیت کمپینها در بریتانیا و ایالات متحده نیز. شواهد غیرقابلانکار است، انگیزه آشکار است، و تأثیر جهانی است.
چند هفته پس از بهدست گرفتن کنترل توسط ماسک، حاکمیت شکننده توییتر از بین رفت. شورای اعتماد و ایمنی – یک نهاد پاسخگویی خارجی – بهطور ناگهانی منحل شد. سیاستها بازنویسی شدند، تیمها کاهش یافتند، و دسترسی برای جامعه مدنی و روزنامهنگاران محدود شد. چشمانداز ماسک برای «آزادی بیان» بهسرعت خود را بهعنوان اختیار آزاد برای کسانی که با دستور کار ایدئولوژیک او همسو هستند نشان داد.
در همان زمان، ماسک تأیید پولی را معرفی کرد، که بهطور مؤثری دید را پولی کرد. علامت تیک آبی دیگر نشانهای از اصالت نبود، بلکه بلیطی برای اولویت الگوریتمی شد. حسابهای تأییدشده – اغلب اپراتورهای سیاسی، تحریککنندگان، یا پروپاگانداگران – توزیع تقویتشده دریافت کردند و در بسیاری از موارد، درآمد پلتفرم را به اشتراک گذاشتند، که مستقیماً مشوقهای مالی را به پیامهای سیاسی مرتبط میکرد.
این یک اشتباه نبود. این یک بازطراحی استراتژیک بود: حذف پادمانها، محو کردن خطوط بین گفتار ارگانیک و پولی، و تسلیحسازی سیستمهای توصیه در خدمت اتحادهای سیاسی ماسک.
سیستم توصیه ایکس یک داور بیطرف نیست. این یک تقویتکننده سیاسی عمداً تنظیمشده است. تحقیقات داخلی انجامشده قبل از تصاحب ماسک تأیید کرد که جدول زمانی توییتر قبلاً محتوای راستگرا را بهطور نامتناسبی تقویت میکرد. تحت مدیریت ماسک، این عدم تعادل عمیقتر شده است.
انتشار کد منبعباز ایکس در مارس ۲۰۲۳ چیزی جز یک حواسپرتی نبود. در حالی که چارچوبی اسکلتی برای رتبهبندی توییتها را نشان داد، دادههای عملیاتی کلیدی را پنهان کرد: تغییرات پارامتر در زمان واقعی، لغوهای دستی، و تأثیر وضعیت پولی بر دید. عموم مردم هنوز به متغیرهایی که اهمیت دارند دسترسی ندارند: چه کسی تقویت میشود؟ چه کسی سرکوب میشود؟ و چرا؟
آنچه از حسابرسیهای مستقل مشخص است این است: محتوای سیاسی از حسابهای راستگرا، ملیگرا، و همسو با تئوریهای توطئه بر فید «برای شما» غالب است – بهویژه زمانی که این حسابها پولی یا تأییدشده هستند. در واقع، ایکس دسترسی سیاسی را میفروشد در حالی که انکار میکند چنین معاملاتی تبلیغات محسوب میشوند.
این حدس و گمان نیست. این یک تعصب قابلاندازهگیری است که توسط چندین مطالعه بررسیشده توسط همتایان و آزمایشهای حسابهای جعلی پشتیبانی میشود. وقتی تعامل به اصل سازماندهنده یک پلتفرم تبدیل میشود، خشم برنده میشود، حقیقت میبازد، و عوامفریبان شکوفا میشوند.
یافتههای اولیه اتحادیه اروپا علیه ایکس تحت قانون خدمات دیجیتال (DSA) و مقررات ۲۰۲۴/۹۰۰ در مورد تبلیغات سیاسی محکومکننده هستند:
اینها تصادفی نیستند. اینها تاکتیکها هستند. ایکس بهطور عمدی دسترسی را محدود میکند، با آگاهی از اینکه شفافیت کامل تقویت سیاسی هماهنگ را که بهعنوان تعامل ارگانیک ظاهر میشود، افشا خواهد کرد.
تأیید پولی در مرکز این طرح قرار دارد. حسابهای تأییدشده از ترجیح در رتبهبندیها، واجد شرایط بودن برای تقسیم درآمد، و افزایش دسترسی برخوردارند – حتی زمانی که محتوای آنها اطلاعات نادرست، نفرت، یا پروپاگاندای سیاسی را گسترش میدهد. این ویژگی بهطور مؤثری پلتفرم را به یک مگافون پولی برای بازیگران ایدئولوژیک تبدیل میکند.
در اتحادیه اروپا، این رفتار مستقیماً قوانین الزامآور برای افشای تبلیغات سیاسی، هویت اسپانسر، و استفاده از دادههای شخصی حساس برای هدفگذاری را نقض میکند. در بریتانیا، با الزامات اثر دیجیتال تحت قانون انتخابات مغایرت دارد. در ایالات متحده، بهطور خطرناکی به نقض مقررات FEC و FTC در مورد ارتباطات سیاسی آنلاین و بازاریابی فریبنده نزدیک میشود.
تا سال ۲۰۲۴، ماسک بهطور علنی از دونالد ترامپ حمایت کرده بود، میزبان شخصیتهای راست افراطی در پلتفرمش بود، و مستقیماً در پیامرسانی سیاسی تحت پوشش سیاست شرکتی شرکت کرد. اینها تأییدهای معمولی نیستند – آنها مداخلات مادی توسط مالک یک پلتفرم در گفتمان انتخاباتی هستند.
کنترل بر سیاست پلتفرم، طراحی مهندسی، و مشوقهای درآمدی به ماسک اجازه میدهد سیستم را به نفع متحدان سیاسی خود متمایل کند و مخالفان را سرکوب کند. نتیجه یک حلقه بازخورد است: کسانی که دیدگاههای او را تملق میگویند یا حداکثر تعامل را برمیانگیزند به اوج میرسند؛ دیگران غرق یا از درآمد محروم میشوند.
این فقط خطرناک نیست – این تعصب ساختاری است که در کد گنجانده شده است. هیچ میزان ژستگیری در مورد «آزادی بیان» نمیتواند تضاد منافع را زمانی که یک میلیاردر زیرساخت دید سیاسی را کنترل میکند، پنهان کند.
در اتحادیه اروپا، آستانه برای «تبلیغات سیاسی» روشن است: هرگونه انتشار پولی یا با حمایت مادی محتوای سیاسی باید برچسبگذاری، بایگانی، و قابلحسابرسی باشد. ایکس هر سه تعهد را نادیده گرفته است.
مقررات شفافیت و هدفگذاری تبلیغات سیاسی (۲۰۲۴/۹۰۰) افشاسازیهایی را الزام میکند که ایکس بهطور سیستماتیک نادیده گرفته است. قانون خدمات دیجیتال از پلتفرمهای بسیار بزرگ مانند ایکس میخواهد که به محققان تأییدشده دسترسی بدهند و مخازن تبلیغاتی قابلاعتماد را حفظ کنند. ایکس این قوانین را به چالش کشیده است – و رگولاتورها در حال حاضر برای اجرا اقدام میکنند.
در بریتانیا، قانون انتخابات ۲۰۲۲ خواستار اثرهای دیجیتال است – شناسایی اینکه چه کسی مسئول پیامهای سیاسی است. تنظیمات کنونی ایکس – جایی که حسابهای پولی پیامهای سیاسی را بدون هیچ برچسب، افشای تأمین مالی، یا شفافیت هدفگذاری ترویج میدهند – این قانون را به سخره میگیرد.
در ایالات متحده، FEC و FTC بر تبلیغات صریح و بازاریابی فریبنده صلاحیت دارند. دید پولی، درآمدزایی، و دستکاری الگوریتمی توسط مالک پلتفرم از بررسی معاف نیستند. تنها دلیلی که هنوز هیچ اقدام اجرایی انجام نشده، خلأ نظارتی ایجادشده توسط لابیگری پلتفرمها و ابهام قانونی است – نه بیگناهی قانونی.
سوابق حیاتی وجود دارند. آنها شامل موارد زیر هستند:
ایکس از ارائه آنها امتناع میکند – نه به این دلیل که وجود ندارند، بلکه به این دلیل که ثابت میکنند پلتفرم بهعنوان یک سیستم تبلیغاتی سیاسی اعلامنشده عمل میکند.
تمام ابزارهای نظارتی برای اجبار به افشا وجود دارند. اتحادیه اروپا در حال حاضر از آنها استفاده میکند. ایالات متحده و بریتانیا باید دنبالهرو باشند.
«ما الگوریتم را منبعباز کردیم.» → نادرست. انتشار کد ناقص و قدیمی است. وزنهای کلیدی، سیاستها، و مداخلات زنده مخفی باقی ماندهاند.
«تعامل ایدئولوژیک نیست.» → بیربط. سیستمهایی که تعامل را به حداکثر میرسانند بهطور ساختاری محتوای افراطی، قبیلهای، و اغلب راستگرا را ترجیح میدهند. این یک انتخاب طراحی با پیامدهای سیاسی است.
«هیچ قانونی علیه الگوریتمها وجود ندارد.» → گمراهکننده. قوانینی علیه تأثیر سیاسی اعلامنشده، سیستمهای تبلیغاتی غیرشفاف، و پلتفرمهایی که کاربران را در مورد محتوای پولی فریب میدهند وجود دارد. ایکس هر سه را نقض میکند.
گفتار سیاسی مشکل نیست. دستکاری اعلامنشده گفتار سیاسی مشکل است. هنگامی که پلتفرمها پنهان میکنند چه کسی صحبت میکند، چه کسی پرداخت میکند، و چگونه دید طراحی میشود، پایههای گفتمان دموکراتیک فرو میریزد.
ایکس نهتنها در آزمون شفافیت شکست میخورد – بلکه فعالانه آن را تضعیف میکند. سیستمهای آن خط بین viral بودن ارگانیک و پروپاگاندای پولی را محو میکنند، در حالی که رهبری آن از نظر سیاسی و مالی از این سردرگمی سود میبرد.
این دیگر مسئله سیاست پلتفرم نیست. این مسئله پاسخگویی قانونی و بقای دموکراتیک است.
ایکس بهعنوان یک موتور تبلیغاتی سیاسی اعلامنشده عمل میکند. تأثیر را میفروشد، اسپانسرینگ را پنهان میکند، نظارت را غیرفعال میکند، و محتوایی را که بهترین خدمت را به منافع ایدئولوژیک و مالی مالک آن میکند، پاداش میدهد.
تعهدات قانونی روشن هستند. نقضها مستند شدهاند. پیامدها عظیم هستند.
وقت آن است که تظاهر به اینکه این یک بحث در مورد آزادی بیان است، متوقف شود. وقت آن است که رگولاتورها اقدام کنند – و شهروندان خواستار شوند که پلتفرمهایی که واقعیت سیاسی را شکل میدهند، تحت قانون سیاسی قرار گیرند.
این یک نقص نیست. این نقشه است.